مکعب گرد

شعر و داستان کوتاه

مکعب گرد

شعر و داستان کوتاه

مکعب گرد

نام تمامی پرنده‌هایی را که در خواب دیده‌ام،
برای تو در این جا نوشته‌‌ام...
نام تمامی آنهایی را که دوست داشته‌ام،
نام تمامی آن شعرهای خوبی را که خوانده‌ام،
و دستهایی را که فشرده‌ام،
نام تمامی گلها را
در یک گلدان آبی،
برای تو در این‌جا نوشته‌ام...
وقتی که می‌گذری از این‌جا،
یک لحظه زیر پاهایت را نگاه کن!
من نام پاهایت را برای تو در این‌جا نوشته‌ام...

۱ مطلب با موضوع «سیلویا پلات» ثبت شده است

شعری برای سه صدا

مکان: زایشگاه و پیرامونش

صدای اول:

سُستم مثل دنیا،

بیمارِ بیمار؛

در گذر از میانه لحظاتم

نگاهم می کنند با نگرانی

خورشیدها و ستارگان؛

اما ماه

با توجه ای خاص تر

می گذرد و باز می گذرد،

رخشنده، بسان پرستاری؛

غمگین است آیا

برای آنچه رخ خواهد داد؟

گمان نکنم!

او مبهوت این باروری است،

همین!

...

((سیلویا پلات))

((مترجم: گلاره جمشیدی))