شعری برای سه صدا
مکان: زایشگاه و پیرامونش
صدای اول:
سُستم مثل دنیا،
بیمارِ بیمار؛
در گذر از میانه لحظاتم
نگاهم می کنند با نگرانی
خورشیدها و ستارگان؛
اما ماه
با توجه ای خاص تر
می گذرد و باز می گذرد،
رخشنده، بسان پرستاری؛
غمگین است آیا
برای آنچه رخ خواهد داد؟
گمان نکنم!
او مبهوت این باروری است،
همین!
...
((سیلویا پلات))
((مترجم: گلاره جمشیدی))