((اناربانو و پسرهایش))
فرودگاه مهرآباد ـ پرواز شماره 726 ـ ایرفرانس.
دو بعد از نیمه شب یعنی تمام شب بیخوابی. یعنی کلافگی و خستگی و شتاب، همراه با دلتنگی و اضطرابی مجهول و اینکه میروم و میمانم و دیگر برنمیگردم (از آن فکرهای الکی)، یا برعکس، همینجا، در همین تهران عزیز، با همۀ خوبیها و بدیهایش میمانم و از جایم تکان نمیخورم (از آن تصمیم های الکی تر) و خلاصه اینکه گور پدر این سرگردانی و این رفت و برگشتهای ابدی (ابدی به اندازهی عمر من) و این پرواز نصفشب و کشیدنِ چمدانها و عبور از گمرک (پل صراط) و تفتیش تحقیرآمیز بدن و کفش و جیب و کیف و سوراخگوش و دماغ...
((گلی ترقی))
بقیۀ داستان را در ادامۀ مطلب بخوانید...