مکعب گرد

شعر و داستان کوتاه

مکعب گرد

شعر و داستان کوتاه

مکعب گرد

نام تمامی پرنده‌هایی را که در خواب دیده‌ام،
برای تو در این جا نوشته‌‌ام...
نام تمامی آنهایی را که دوست داشته‌ام،
نام تمامی آن شعرهای خوبی را که خوانده‌ام،
و دستهایی را که فشرده‌ام،
نام تمامی گلها را
در یک گلدان آبی،
برای تو در این‌جا نوشته‌ام...
وقتی که می‌گذری از این‌جا،
یک لحظه زیر پاهایت را نگاه کن!
من نام پاهایت را برای تو در این‌جا نوشته‌ام...

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر خوانی نصرت رحمانی» ثبت شده است

.

((پرنده‌ای گریان))

سروده و صدا: نصرت رحمانی
موسیقی: مجید انتظامی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ـ ۱۳۵۶

((میعاد در لجن))

رقصید
پر زد، رمید
از سر انگشت او پرید
[سکه]
گفتم: خط

پروانهٔ مسین
پرواز کرد
چرخید، چرخید
پرپر زنان چکید؛ کف جوی پر لُجن.

تابید، سوخت فضا را نگاه‌ها
بر هم رسید
در هم خزید
در سینه عشق‌های سوخنه فریاد می‌کشید:
ـ ای یأس، ای امید!

....

((نصرت رحمانی))

تاول ۱

من از تعهد شمشیر و قلب بیزارم.
نه از وقاحت تیغ برهنه‌ی تهمت.
نه از شماتت نفرت.
که گاهواره‌ی من تلخ‌تلخ می‌نالید:
ـ بخواب فرزندم،
به پشت پلک تو دشنام قرن لالائی‌ست.

بهانه در رگ من شیهه می‌کشید:
ـ نخواب.
زمان بیداری‌ست.
هنوز بیدارم
هنوز...

((نصرت رحمانی))