مکعب گرد

شعر و داستان کوتاه

مکعب گرد

شعر و داستان کوتاه

مکعب گرد

نام تمامی پرنده‌هایی را که در خواب دیده‌ام،
برای تو در این جا نوشته‌‌ام...
نام تمامی آنهایی را که دوست داشته‌ام،
نام تمامی آن شعرهای خوبی را که خوانده‌ام،
و دستهایی را که فشرده‌ام،
نام تمامی گلها را
در یک گلدان آبی،
برای تو در این‌جا نوشته‌ام...
وقتی که می‌گذری از این‌جا،
یک لحظه زیر پاهایت را نگاه کن!
من نام پاهایت را برای تو در این‌جا نوشته‌ام...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیاوش کسرایی pdf» ثبت شده است

برگهای پاییزی

 

غروب می رسد

غروب من هم

پچپچه هایی در گوشم می پیچد

می اندیشم

به اوراق سیاه مشق ها

به نامه ها و نامه های عاشقانه

به کتاب ها و کتابهای ممنوع

به پرونده های ساوک

به دفترهای شعر خطابه ها روزنامه ها

به صفحات تاریخ

و این برگهای پاییزی

که زیر پاهایم خرد می شوند

((سیاوش کسرایی))

پاییز

 

در بادروبه ها

خاکستر بهار

سیل در سرای سینه و در استخوان باغ

بر شاخه های پرت تک افتاده استوار

رنگ سیاه زنده ترین رنگ ها کلاغ

((سیاوش کسرایی))

رای دیگر

وقتی که دست می طلبد جان موافق است

بر کنده دل ز همهمه ها و گفت و گوی ها

مردی که رای دیگر دارد

می ایستد به پا

گلدان به روی طاقچه

دفتر به روی میز

چایی درون فنجان جان در میان مشت

در سنگری چنان

یک مرد در محاصره می ماند

تا آخرین فشنگ

با آخرین توان

در زیر چشم ما

یک مرد با هزار گلوله

می اوفتد ز پا

((سیاوش کسرایی))

مهره سرخ

بسیار قصه ها که به پایان رسیید و باز
غمگین کلاغ پیر ره آشیان نجست
اما هنوز در تک این شام می پرد
پرسان و پی کننده هر قصه از نخست
دل دل زنان ستاره خونین شامگاه
در ابر می چکید
((سیاوش کسرایی))