دکان تنباکوفروشی
من هیچم.
من هیچگاه چیزی نخواهم بود.
من حتی نمیتوانم خواهان بودن چیزی باشم.
ازاین که بگذریم تمامی رویاهای جهان در من است.
هم اینک از پنجرۀ اتاقم بیرون را تماشا میکنم.
اتاق من از آن یکی از میلیونها انسانیست که روی کرۀ زمین زندگی میکند،
انسانی که هیچکس او را نمیشناسد
(و اگرهم کسی او را بشناسد، بیش از این دیگر چه چیزی را شناخته است؟)
((فرناندو پسوآ))
((مترجم: حسین منصوری))
بقیۀ شعر را در ادامۀ مطلب بخوانید...