ستارهگان
آه، جریان ستارهگان بر فراز خیابانهای هارلم،
آه، شب، که نفس کوچک نسیان است.
شهری بنا میشود
با آواز مادری.
شهری خواب میبیند
با لالایش.
دست برآر و ستارهیی بردار، پسر ِ تاریک.
بیرون از نفس کوچک نسیان که شب است
تو فقط
ستارهیی
بردار.
((لنگستون هیوز))
((مترجم: احمد شاملو))